متین قادری

من توی دبیرستان تجربی خوندم و با اینکه به درس زیست علاقه داشتم ولی درسای دیگه برام خیلی عذاب آور بودن. همین باعث شد سال اول کنکورم یعنی کنکور ۱۴۰۲ اونقدری که باید مطالعه نداشته باشم. در نهایت زیست رو که با حوصله تا حدودی خونده بودم ۴۸ درصد زدم ولی درسای دیگه همه زیر ۱۵. رتبه‌م شد ۱۴۰۰۰ منطقه سه و دعوت هم شدم به مصاحبه فرهنگیان اما در نهایت با دو تا اختلاف از آخرین رتبه قبولی تو یکی از کدرشته ها، بخاطر تراز کنکور و نهاییم که خیلی پایین بودن، مردود شدم. اعلام نتایج نهایی حدودای ۵ صبح روز جمعه ۱۴ مهرماه ۱۴۰۲ بود.بعد از اینکه کلمه مردود رو‌ که با فونت قرمز پایین کارنامه‌م بود دیدم، واقعا حس بدی پیدا کردم و تا چند ساعت بعدش به همه میگفتم سایت برام بالا نمیاد، در حالی که امیدوار بودم یه بار وقتی دوباره سایت رو ریفرش میکنم نتیجه عوض بشه و مردوده اشتباه بوده باشه، ولی نشد.اون روز خیلی فکر کردم‌که باید چیکار کنم. در نهایت تصمیمی گرفتم که بهترین تصمیم زندگیم بوده، کتابای تجربی رو کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم واسه کنکور انسانی بخونم.اواخر وقت همون روز کتابای انسانی رو از دوستم گرفتم و دقیقا از فرداش شروع کردم به خوندن واسه بودجه بندی اولین آزمون قلمچی اون سال که ۲۱ مهر بود. جالب اینجاست که حتی یه دونه کتاب تست انسانی هم‌نخریدم، چرا؟ چون سال قبلش کلی کتاب تست خریده بودم ولی همه نو بودن و استفاده نکرده بودم و خب دیگه روم نمیشد و یه جورایی خودمو لایق هزینه نمیدونستم! تو کل سال بجز پکیج کنکوریوم آخر سال واسه هیچ کتاب دیگه ای هزینه نکردم. همه تستارو از رو پی دی اف زدم. آزمون ۲۱ مهر رو با تراز ۵۳۰۰ شروع کردم و در نهایت تراز قلمچیمو به ۶۳۰۰ هم رسوندم. خلاصه توی کنکور با حس و حال خیلی خوبی سوالا رو جواب دادم و تراز کنکور تخصصیم ۱۰۱۸۷ اومد. حقیقتا چیزی بغیر از تلاش شبانه روزی و مستمر نمیتونست منو به این نتیجه برسونه. و تویی که این تجربه رو میخونی مطمئن باش چیزی از من کم نداری، فقط کافیه بخوایش🌱